یونان: شکست تاریخی حزب بورژوازی - حرکت تودهای به چپ Persian Share TweetPersian translation of Greece: A historical defeat of the bourgeois party - mass shift to the left! (October 7, 2009)نوشته: هیئت تحریریۀ نشریۀ "مارکسیستیکی فونی"ترجمه: بابک کسرایینتایج انتخابات نشانی از شکست تاریحی حزب دموکراسی نو (ان.دی)، حزب اصلی بورژوازی یونان، است و خبر از چرخش به چپ در جامعۀ یونان میدهد."دموکراسی نو" تنها موفق به کسب 33.48 درصد و 2 میلیون و 300 هزار رأی و 91 کرسی در مجلس شد. این بدترین نتیجۀ تاریخ این حزب است. ان.دی نسبت به انتخابات گذشته در سال 2007 نزدیک به 700 هزار و 8.36 درصد آرا را از دست داد و از روز اوّلی که این حزب به قدرت رسید تا به امروز، یک میلیون و 11.9 درصد آرا را از دست داده است. این شکست حتی بدتر از شکست سال 1981 است (در آن سال نیز شاهد فروپاشی عظیم آرای این حزب بودیم).نارضایتی عمومی مردم به علت حملات تهاجمی دولت علیه طبقۀ کارگر و البته افتضاحات رسواکنندهای که در دورۀ اخیر بر ملا شد، باعث این شکست عظیم بودند. استعفای کارامانلیس از رهبری حزب نشان میدهد که دموکراسی نو وارد بحرانی طولانی و جدّی میشود. در حال حاضر می بینیم که بورژوازی چه طور سعی میکند تصویر حزبش را با انتخاب رهبری جدید اصلاح کند تا بتواند وحدت و نفس موجودیّت حزبش را حفظ کند. امّا این شکست به قدری عمیق و عظیم است که بعید به نظر میرسد این حزب به هیچ یک از این اهداف برسد!درصد آرای پاسوک، 43.94 درصد، نشانی از خشم طبقۀ کارگر از دولت ان.دی و خواست آنها برای ساقط شدن فوری این حزب از قدرت است. پاسوک اکنون 160 کرسی در مجلس و 3030000 رأی دارد که چهارمین درصد بزرگش در تاریخ است. پاسوک 300 هزار رأی بیشتر از سال 2007 کسب کرد و درصدش از کلّ آرا را 5.84 درصد بهبود بخشید.گرچه آرای پاسوک خیلی بالا است، امّا طبقۀ کارگر و جوانان این پیروزی را با شور و شوق واقعی چندانی جشن نگرفتند و این نشان میدهد طبقۀ کارگر اعتمادی به برنامه و رهبریِ پاسوک ندارد. منطقی است که با فقدان هرگونه راه حلّ واقعی برای مشکلات واقعی کارگران از سوی چپِ سنتی، اکثریّت طبقۀ کارگر از رأی به پاسوک به عنوان پیغام روشن اعتراض به سرمایهداران استفاده کنند.نتایج احزاب "چپ سنتی" (در یونان از این واژه برای اشاره به احزابی استفاده میشود که ریشه در سنت کمونیستی دارند، هم چون حزب کمونیست یونان و سیناسپیسموس1) نشان از حمایت سیاسی پیگیر از سوی بخشهای مهمّی از طبقۀ کارگر و جوانان میدهد. گرچه این احزاب توان پاسخ به نیازهای طبقۀ کارگر- آن هم در دورۀ بحران عمیقی که طبقۀ کارگر مملو از شک به نظامی است که در آن زندگی میکنیم- ندارند.حزب کمونیست یونان 7.54 درصد آرا و نزدیک به 520 هزار رأی و 21 کرسی در مجلس به دست آورد. تفاوت نسبت به انتخابات قبلی چندان نبود: حدود 65 هزار رأی کمتر و کاهش 0.61 درصد آرا. متأسّفانه رهبری حزب کمونیست تقصیر نفوذ کم و پیگیری را که در جنبش دارد، گردن کلّ طبقۀ کارگر میاندازد و این گونه سیاست استالینیستی حزب را بیش از پیش مستحکم میکند. مهم نیست رهبری چه بهانهای داشته باشد. این ریزش کوچک درصد آرای حزب کمونیست به علت تشدید تاکتیکهای منزویکنندهای است که رهبری حزب درون جنبش کارگری یونان اتخاذ کرده است.از طرف دیگر سیریزا (ائتلاف انتخاباتی حول سیناسپیسموس) 4.6 درصد آرا و حدود 320 هزار رأی و 13 کرسی در مجلس به دست آورد. این علی رغم این واقعیّت است که همین چند هفته پیش از انتخابات، تصویر این حزب به دست دعواهای علنی درون رهبری تخریب میشد و این دعواها هیچ پایۀ سیاسی جدّی نداشتند. حزب درصد آرا را حفظ کرد و تنها با کاهش جزئی 0.44 درصد و حدود 40 هزار رأی رو به رو شد. هزاران عضو و کادر قاطعانه جنگیدهاند تا تصویر حزب را عوض کنند و بالأخره موفق شدند فضای شکست طلبی که رهبری به همراه فقدان پیشنهادها و راه حلهای روشن سیاسی آماده کرده بود، تغییر دهند.لاووس (حزب راست افراطی) 5.63 درصد آرا و 390 هزار رأی کسب کرد. این به نسبت پایین است، به خصوص با توجّه به فروپاشی رأی ان.دی، حمایت بخش کوچکی از سرمایهداران از لاووس و حضور عظیم حزب در رسانهها پیش از انتخابات. افزایش جزئی آرای حزب کاراتزافری (لاووس) نشان از افزایش نومیدیها از طرف خرده بورژوازی به علت کاهش استانداردهای زندگی میدهد و در ضمن نشانۀ ناتوانی حزب از ایفای نقش جدّی برای طبقۀ حاکم بدون حزبِ دموکراسی نو است. از طرف دیگر نکتۀ بسیار شاخص، پیروزی چشمگیر احزاب طبقۀ کارگر در محلات کارگری در مقابل احزاب طبقۀ حاکم است. در منطقۀ دوّم آتن، احزاب طبقۀ کارگر 58.45 درصد آرا را به دست آوردند و احزاب بورژوایی تنها 33.9 درصد را. در منطقۀ دوّم پیرائوس، احزاب طبقۀ کارگر 62.9 درصد را بردند و احزاب بورژوایی حدود 30.66 درصد را، یعنی 7 درصد کمتر از انتخابات 2008.این توازن قوای جدید به نفع طبقۀ کارگر است و به کارگران و جوانان قدرت و اعتماد به نفس میدهد. این اوّلین پیروزی عظیم پس از سالها دولت حزب دموکراسی نو است و آن هم پس از سالها شکست.متأسّفانه رهبری پاسوک ثابت کرده است که نمیخواهد وارد تخاصم با طبقۀ حاکم شود. برعکس از همین حالا به طبقۀ حاکم بر سر مسائل عمده وعده داده است، از جمله خصوصیسازی امنیّت اجتماعی و غیره. طبقۀ حاکم و اتحادیۀ اروپا رهبری پاسوک را زیر فشار میبرند و این رهبری با بهانۀ بدهی و کسری بودجه برنامۀ ریاضت را تحمیل میکند. این البته بالأخره باعث واکنش شدید از طبقۀ کارگری میشود که به پاسوک رأی داده است. آنها وارد مبارزه برای بهبود شرایط زندگیشان میشوند و علیه هرگونه تلاش برای ادامۀ همان برنامهی ریاضت و تحمّل مشقّتِ "دموکراسی نو" به میدان میآیند.رأی طبقۀ کارگر برای پاسوک، رأیی انتقادی است. رأی به پاسوک بخشی از مبارزۀ عمومی آنها علیه دستمزدهای پایین و شرایط بد زندگی بود. این راه دیگری از مبارزه برای زندگی بهتر بود، امّا اشتباه است که فکر کنیم پاسوک به خاطر درصد بالایش در این انتخابات شاهد دورۀ طولانی صلح طبقاتی خواهد بود. ما شاهد جنبش عظیم طبقۀ کارگر خواهیم بود، چرا که آنها باید از منافعشان علیه این دولت دفاع کنند و چیز مهمّی که باید بفهمیم این است که طبقۀ کارگر پس از این انتخابات احساس شکست و ضعف نمیکند و آمادۀ جنگیدن است.تحت این شرایط، جبهۀ متحدِ چپ علیه حملۀ سرمایه داران مسأله ای حیاتی است. کارگران و جوانان به "سیریزا"یی متحد، قوی و رزمنده نیاز دارند که هدفش همکاری با حزب کمونیست یونان و بخش چپِ پاسوک باشد که این آخری در دورۀ پیشِ رو بدون شک خودش را از برنامۀ رهبری پاسوک متمایز میسازد. این جبهه باید به سمت الغای قوانین ارتجاعی و به سمت بلوک کارگری رزمنده علیه حملات طبقۀ حاکم و به سمت اجرای برنامۀ سوسیالیستی پیش رود. تنها برنامۀ سوسیالیستی با برنامهریزی تولید و ملیسازی تولید میتواند یونان را از این بحران اقتصادی عمیق خارج کند. تنها این راهحل میتواند طبقۀ کارگر را قدرت ببخشد.1 سیناسپیسموس (ائتلاف چپِ جنبشها و اکولوژی) حزب چپ نوی رادیکال است که در کنار گروههای مختلف کمونیست دیگر بخشی از سیریزا (ائتلاف چپ رادیکال) را تشکیل می دهد.